بیماری آتشک در درختان سیب، گلابی و به

آتشک سیب و گلابی

Fire Blight

بیماری آتشک یک بیماری باکتریایی شایع و بسیار مخرب سیب و گلابی است . این بیماری توسط باکتری Erwinia amylovora ایجاد می شود که می تواند بسیاری از گیاهان خانواده گل رز (Rosaceae) را آلوده کرده و به آنها آسیب جدی وارد کند . در سیب و گلابی، این بیماری می تواند شکوفه ها، میوه ها، شاخساره ها، شاخه ها و کل درختان را از بین ببرد.

این بیماری از قدیمی ترین بیماری های باکتریایی می باشد و کنترل آن نیز مشکل است. اکثر درختان یا ارقام با عملکرد بالا به این بیماری حساس می باشند (داشتن محصول زیاد و عملکرد بالا در واحد سطح، احتمالا موجب کاهش مکانیزم فیزیولوژیکی طبیعی در دفاع از بیماری ها می گردد).

فعالیت این باکتری در شرایط مرطوب با دمای مناسب، آبیاری زیاد و غرقابی و تغذیه نامتعادل به ویژه تغذیه ازت فراوان تشدید می شود. خاک های سنگین زهکش کم، خاک های اسیدی که کلسیم و منیزیم کمتری دارند و همچنین نقصان پتاسیم خاک نیز موجب تشدید بیماری می شود.

بیماری آتشک به سیب، گلابی، به، ازگیل ژاپنی و زالزالک خسارت وارد می نماید. اما میزبان های اصلی عامل این بیماری درختان سیب و گلابی می باشند.

این بیماری در شروع گل دهی، طی مدت گلدهی و تا سه هفته بعد از ریزش گلبرگ ها ممکن است رخ دهد و خسارت ایجاد نماید.

این بیماری در حالی که درختان جوان را می تواند در یک فصل از بین ببرد، درختان مسن حتی با سرخشکیدگی های مداوم می توانند چندین سال زنده بمانند.

آتشک برای اولین بار در بهار ظاهر می شود زمانی که دما به بالای ۱۸ درجه سانتیگراد می رسد. باران، شبنم های شدید و رطوبت بالا شرایط مطلوب برای آلودگی است. شرایط محیطی دقیقی برای بروز عفونت مورد نیاز است و در نتیجه میزان بروز بیماری از سال به سال دیگر متفاوت است.

این بیماری شانکر (زخم های) ظاهری سیاه ، خاکستری یا بنفش دارند. ممکن است شانکر های مسن تر دارای بافت آفتاب سوخته خشک باشند. اگر پوست از لبه یک شانکر فعال بریده شود ، می توان بخش قرمز رنگ در نزدیکی حاشیه چوب مشاهده نمود.

باکتری آتشک به صورت شانکر در بافت زنده روی تنه و شاخه های اصلی و میوه های مومیایی شده زمستان گذرانی می کند. نخستین آلودگی ها در طول شکوفه‌دهی صورت می گیرد. زمانی که باکتری‌ها با شروع باز شدن گل ها توسط پاشش قطرات باران، حشرات گرده‌افشان (مانند زنبورها، زنبورهای گرده، مگس‌ها، مورچه‌ها) و یا در طی اقداماتی مانند هرس از زخم ها به گل ها منتقل می شوند. زمانی که شرایط محیطی با آمدن بهار مساعد شد باکتری موجود در شانکر ها (زخم ها) روی شاخه که از سال گذشته روی آن زمستانگذرانی کرده بودند به سرعت تکثیر یافته و مایع کرم رنگ و چسبنده ای تولید می کنند . در این هنگام حشراتی از قبیل مورچه، زنبور، شته و سوسک ها به این ترشحات جلب شده و باکتری را به گل های باز شده منتقل می کنند. شانکرهای زمستان گذران نسبتاً کمی در بهار فعال می شوند و باکتری تولید می کنند، اما یک شانکر فعال ممکن است میلیون ها باکتری تولید کند که برای آلوده کردن کل باغ کافی است. در بهار و دمای مساعد بین ۱۸ تا ۳۰ درجه سانتیگراد، مدت زمان بین آلودگی و ظهور بیماری حدود ۵ روز است. باکتری ها از طریق شکوفه به شاخه ها و از شاخه های جدید و باریک به شاخه های قطورتر و تنه اصلی می رسند و در آن جا با تشکیل شانکر ها، زمستانگذرانی می کنند تا سال بعد که چرخه بیماری را آغاز کنند.

این باکتری ها به سرعت در شهد شکوفه تکثیر می شوند و به شاخه های شکوفه دار و شاخه های جدید گسترش می یابند و در نتیجه آلودگی های ثانویه ایجاد می شود . آلودگی ساقه همچنین می تواند از طریق زخم های ایجاد شده توسط حشرات مکنده (شته ها، برگ خوار ها یا حشرات سن گیاهخوار)، آسیب یخ زدگی، باد شدید، باران ناشی از باد یا تگرگ رخ دهد. آلودگی روی تنه یا شاخه های قطور بسیار خطرناک تر و مهلک تر از آلودگی شکوفه ها می باشد. هنگامی که شاخه ای آلوده می شود، باکتری آتشک به سرعت تکثیر می شود و قطرات صمغ در عرض سه روز ممکن است قابل مشاهده باشد. ساقه ها تا زمانی که رشد رویشی آن ها متوقف شود و جوانه انتهایی تشکیل شود، بسیار مستعد ابتلا به آلودگی هستند.

علائم سوختگی بسته به بافت آسیب دیده متفاوت است و همچنین می تواند بین گلابی و سیب متفاوت باشد.

عامل بیماری آتشک به قسمت‌های مختلف درخت حمله می‌کند و علائم بیماری اغلب در شکوفه، شاخساره، میوه، اندام و تنه، و طوقه یا سوختگی پایه‌ها مشخص می‌شود.

نشانه های روی شکوفه

علائم شکوفه ها و جوانه ها در بهار ظاهر می شود. باکتری ها از طریق شکوفه ها و شاخه های جدید وارد درخت می شوند. شکوفه های بیمار آب گز ، پژمرده و قهوه ای می شوند. باکتری ها به سرعت در گلهای دیگر در خوشه گسترش می یابند و سپس به داخل جوانه ها حرکت می کنند. سوختگی جوانه به صورت قهوه ای روی سیب و سیاه روی گلابی مشاهده می شود.

بخش های متفاوت گل، تخمدان و دمگل ها از نظر ظاهری آبگز و تیره نزدیک به سبز مایل به خاکستری تبدیل می شوند. در ادامه همین بافت ها چین خورده و قهوه ای تا سیاه می شوند. در دوره های رطوبت بالا ، قطرات کوچک صمغ باکتریایی روی بافت های آبگز و رنگ پریده شکل می گیرد. قطرات صمغ ابتدا سفید کرم رنگ هستند و با افزایش سن ، کهربایی رنگ می شوند.

مایع (صمغ) سفید روشن در آب و هوای مرطوب از محل ها آلودگی ها خارج می شود که ممکن است شاخص و نشانه این بیماری باشد.

نشانه های روی سرشاخه ها

بعد از شکوفه ها بافت های نرم سرشاخه ها یا پاجوش ها در اولویت این بیماری قرار دارد. بلایت یا سوختگی سر شاخه ها از نقطه نوک و رو به رشد سرشاخه ها شروع می شود و به سرعت در قسمت های قدیمی تر (پایین تر) شاخه حرکت می کند. شاخه های پر رشد ابتدا بصورت آبگز (لهیده) ظاهر می شوند ، سپس قهوه ای تیره یا سیاه می شوند. شاخه آلوده از نوک (در نقطه رشد) خم می شوند و شبیه به عصا یا “J” وارونه دیده می شوند. برگهای خشک شده در طول تابستان به شاخه های مرده متصل می باشند. در طی شرایط هوای گرم و مرطوب ، در شاخه های آلوده قطرات (صمغ) باکتری های سفید تا کرم رنگ ممکن است دیده شوند.

نشانه های روی میوه

غنچه هایی که از طریق دمگل آلوده می شوند به دلیل آلودگی یا در همان ابتدا تبدیل به میوه نمی شوند یا اگر تبدیل به میوه شوند، میوه ها کوچک و نارس باقی می مانند. آن ها ابتدا کمی لهیده (در شرایط محیطی با رطوبت بالا ممکن است خروج صمغ شیری رنگ از میوه مشاهده شود) و سپس قهوهای، چروکیده و در نهایت حالت خشک و سیاه پیدا می کنند. درختان بیمار و نهایتا باغ حالت آتش گرفته و سوختگی به خود می گیرد. زیر انبوه برگ های چروکیده و قهوه ای، میوه های خشک و چوبی و سرشاخه های خمیده و سیاه را می توان مشاهده نمود.

میوه ها در ادامه تیره می شود و به مومیایی تبدیل می شود. این میوه چروکیده ممکن است چندین ماه به شاخه بچسبد.

در صورتیکه بیماری در این مرحله نیز کنترل نشود و درختان آلوده به حال خود رها شوند با کتری از شاخه های جوان آلوده به سرعت به سمت شاخه های بزرگ و حتی تنه اصلی درختان پیش می رود. سرعت حرکت باکتری در شاخه های آلوده هر روز حدود ۳ سانتی متر می باشد. میزان آلودگی طی چند روز می تواند ۱۵ تا ۳۰ سانتی متر و حتی بیشتر از طول سرشاخه را آلوده نماید.

نشانه های روی پوست ساقه یا تنه

آلودگی بوجود آمده در شکوفه ها و شاخساره ها می توانند به هر دو سمت شاخه ها و اندام های بزرگتر به سمت بالا و پایین ادامه یابند. پوست شاخه های جوان تیره شده و آبگز می شود . در مراحل پیشرفته، ترک هایی در پوست ایجاد می شود و سطح پوست کمی فرو می رود . تراوش صمغ باکتریایی کهربایی رنگ که مخلوط با شیره گیاه است ممکن است روی پوست درخت وجود داشته باشد. چوب زیر پوسته تغییر رنگ های رگه ای قهوه ای (قرمز) تا سیاه نشان می دهد.

نشانه های روی پایه پیوند

آلودگی پایه معمولاً در نزدیکی محل پیوند و در نتیجه حرکت داخلی پاتوژن از طریق درخت یا از طریق جوانه های آلوده جست ها (شاخه های نابجا انتهایی) یا گره های ریشه نزدیک زمین ایجاد می شود. پوست پایه های آلوده ممکن است حالت آبگز، تغییر رنگ ارغوانی تا سیاه، ترک خوردگی و علائم تراوش باکتریایی را نشان دهد. رگه های قرمز قهوه ای تا سیاه ممکن است در چوب و درست زیر پوست آشکار شود . علائم بلایت پایه را می توان با پوسیدگی یقه Phytophthora اشتباه گرفت. اما پوسیدگی آتشک نمی تواند آن قرمزی که مخصوص بیماری فیتوفترا است ( بویژه زیر سطح خاک) را نشان دهد.

پایه های M.26 و M.9 نسبت به پاتوژن بسیار حساس هستند.

جدول حساسیت و مقاومت پایه های سیب و گلابی به بیماری آتشک را از همین لینک https://eorganic.org/node/22646 مشاهده نمایید.

آتشک روی پایه در سطح زمین درست زیر محل پیوند در قسمت پایه درخت رخ می دهد. محل آلودگی در ابتدا تیره، آبگز و ارغوانی به نظر می رسند – حاشیه ها نامشخص یا برجسته و در ابتدا تاول هستند، اما بعداً مشخص می شوند و با شکاف مشخص می شوند. پس از برداشتن پوست، ناحیه آسیب دیده دارای رگه های قرمز قهوه ای در بافت های داخلی است. مرگ درختان به ویژه در درختان جوان تقریباً در صورت آلوده شدن پایه ها قطعی است.

مقابله و درمان بیماری آتشک

جایگزینی ارقام مقاوم به بیماری، هرس زمستانه، هرس و سوزاندن شاخه های آلوده و تغذیه مناسب از روشهای پیشگیری و کنترل این بیماری می باشد.

برای مقابله با سرشاخه های آلوده می بایست آن ها را هرس نمود. هرس در بهار و اوایل تابستان ( خیلی توصیه به هرس نمی شود) بعلت اینکه فعالیت و انتشار باکتری ها در این زمان بسیار بالاست و ممکن است موجب سرایت بیماری به قسمت های سالم درخت شود.ولی در موواردی که تعداد شاخه های سوخته روی درخت ها در حال افزایش است و بیماری به سمت طغیان پیش می رود توصیه به هرس نیز شده است. بعد از هرس هر درخت در این فصول برای اینکه باکتری به درختان با شاخه سالم منتقل نشود تیغه های ابزار هرس با وایتکس یا الکل شستشو داده شود و سپس مجدد استفاده شود (برای جلوگیری از خراب شدن تیغه بعد از اتمام کار تیغه را با آب شسته و به تیغه ها روغن مالیده شود). در هرس زمستانه نیاز به ضدعفونی ابزار نمی باشد. در هنگام هرس شاخه های خشک و آلوده می بایست حدود ۱۵ سانتیمتر پایین تر از ناحیه سیاه شاخه آلوده برش انجام شود.

زمانی که آلودگی به صورت شانکر یا پوست مردگی به تنه اصلی رسید، عملیاتی چون هرس و و سمپاشی خیلی امکان پذیر نیست (توصیه شده است که قبل از اینکه منشا آلودگی بیشتر شود آن درخت از باغ حذف شود و تمام سوزانده شود). برای حفظ و نگهداری درخت در این حالت می بایست عامل شانکر(زخم- پوست مردگی) حذف شود. می بایست زخم ها ۲.۵ سانتیمتر از طرفین و ۷ سانتیمتر از بالا و پایین آن با چاقوی تیز تا رسیدن به نسج سالم برداشته شودو با قارچ کش بردو آن بخش پانسمان شود

در حال حاضر هیچ سم اختصاصی برای این بیماری وجود ندارد. (در اروپا از سموم پلانتومایسین و یا کازومین استفاده می شود).

در فصل بهار و تابستان توصیه می شود به محض مشاهده آلودگی آتشک در شکوفه ها و سرشاخه های درختان (بویژه درختان جوان) در چند سانتیمتر پایین تر (۲۰ سانتیمتر) از محل سوختگی عمل هرس انجام شود. در این فصول توصیه می شود که سرشاخه ها و میوه ها کاملا حذف شوند و در داخل خاک دفن شوند یا سوزانده شوند. تا از پیشروی این بیماری جلوگیری شود (اگر حذف سرشاخه ها انجام نشود ممکن است بیماری از مرحله ظهور نشانه به مرحله هشدار یا طغیان وارد شود که در آن زمان ممکن است تمام درخت را از دست بدهید). سپس برای حفظ بهداشت باغ و کنترل بیماری درختان با قارچ کش بردو فیکس به میزان ۵ لیتر در هزار آب سمپاشی شوند.

جهت جلوگیری از زمستان گذرانی باکتری در محل پوست مردگی‌ها یا شانکرها، این محل‌ها باید دقیقاً روی درختان آلوده شناسایی، حذف و بعد از رسیدن به بافت سالم، گیاه با بردوفیکس رقیق نشده پانسمان گردد.

از روش های مقابله یا کنترل این بیماری پیشگیری است . کاربرد دیرهنگام (با تاخیر) سمپاشی با سموم مسی نیز شرایطی از بهداشت باغ را فراهم می‌کند. زمان سمپاشی تاخیری خواب معمولاً ۲ تا ۴ هفته قبل از گلدهی است. در این حالت باقیمانده مس روی درخت به جا می ماند و سلول‌های پاتوژن زنده را هنگام رها شدن از شانکرهای قدیمی می‌کشد. بدین ترتیب سرعت تجمع جمعیت‌های بیماری‌زا گل‌ها را در هنگام شکوفه‌دهی کاهش می‌دهد. سمپاشی تاخیری سموم مسی تنها در صورتی توصیه می شود که آتشک در فصل قبلی باغ وجود داشته باشد

هر عاملی که رطوبت نسبی باغ را افزایش دهد (آبیاری، یخبندان محدود، تراکم درختان، گیاهان پوششی، رشد علف های هرز، بادشکن ها) خطر شیوع بیماری آتشک را افزایش می دهد. محدود کردن آبیاری بارانی (نبود بارندگی ها) زمانی که گل‌ها باز هستند بسیار مهم است، که نشان داده شده است که عامل مهمی برای شیوع آتشک است. چندین مطالعه نشان داده است که درختان گلابی و سیب با کاهش دفعات آبیاری در دوره‌های شکوفه و پس از شکوفه‌دهی تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند یا تحت فشار قرار نمی‌گیرند. کمی خشک کردن خاک در واقع مفید است، با فرض اینکه درختان در طول دوره تابستانی پر استرس به خوبی آبیاری شوند. بعید است که درختان در طول چند روز اوج خطر آتشک در شکوفه کامل تا ریزش گلبرگ ها و دماهای گرم بیش از حد تحت فشار باشند. فواصل بین آبیاری را تا حد امکان طولانی تر نگه دارید و اجازه دهید سطح خاک خشک شود.

خودداری از استقرار کندو های زنبور عسل در باغات و مناطق آلوده

مبارزه موثر با حشرات (شته ها، زنجره‌ها و پسیل‌ها وکنه‌ها)که از عوامل انتقال بیماری در زمان رشد رویشی درختان هستند.

مصرف کودهای ازته به حداقل برسد.

سم پاشی با بردوفیکس ۱۰ در هزار پس از ریزش ۷۰ درصد برگها در پاییز

سم پاشی با بردوفیکس ۱۰ در هزار قبل از تورم جوانه ها (بویژه ۲ تا ۴ هفته قبل از شکوفه دهی)

سم پاشی با بردوفیکس ۵ در هزار هنگام بازشدن ۵ درصد، ۵۰درصد و ۱۰۰درصد شکوفه ها (در موارد آلودگی شدید توصیه می شود _ در شرایط معمول با آلودگی های بسیار کم، سمپاشی روی شکوفه ها توصیه نمی شود).

درصورت وجودآلودگی، سم پاشی با بردوفیکس ۵ در هزاربعد از گلدهی درسه نوبت بافواصل ۱۰ روزه تکرار شود.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی هستند.