Armillaria root rot of citrus trees
پوسیدگی ریشه آرمیلاریا یک بیماری شایع ریشه درختان و سایر گیاهان چوبی است.اگرچه نخل، ساکولنت (گیاهان زینتی با برگ گوشتی)، سرخس و سایر گیاهان علفی را نیز درگیر می کند.
این بیماری بیشتر در درختان جنگلی مشاهده می شود ولی در باغات مرکبات و هسته داران نیز دیده شده است.
این مخرب ترین و گسترده ترین بیماری است که شامل عوامل بیماری زا می شود که به ریشه و پایه درختان حمله می کنند.
علامت اصلی تشخیصی پوسیدگی ریشه آرمیلاریا یک بخش میسلیوم سفید یا ورقه قارچی اسفنجی بین پوست و چوب در لایه کامبیال است. فنهای میسلیوم رگهدار به نظر میرسند و ممکن است از ریشه تا چند فوت بالای تنه درخت امتداد پیدا کنند.
ریزومورف ها یکی دیگر از نشانه های متمایز پوسیدگی ریشه آرمیلاریا هستند. ریزومورفها ساختارهای «کفشی» قهوهای مایل به سیاه، به قطر ۰.۰۱ اینچ با میسلیوم سیاه بیرونی و یک هسته سفید هستند. ریزومورف ها همان الگوی رشد ریشه را دارند و ممکن است در زیر پوست ایجاد شوند یا در خاک اطراف ناحیه ریشه گیاهان میزبان پخش شوند.
قارچ های آرمیلاریا از قارچ های بازیدیومیستی هستند که می توانند به صورت زنده به صورت ساپروفیت روی بقایای چوبی در خاک زندگی می کنند . Armillaria spp از طریق تماس ریشه ای و جابجایی خاک به درختان مجاور گسترش می یابد.
حضور و یا وجود قارچ های کلاهک دار در اطراف تنه درختان روی خاک و یا چسبیده به تنه درخت از نشانه های وجود بیماری پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه می باشد.
زوال ناشی از پوسیدگی ریشه آرمیلاریا معمولاً به کندی پیشرفت می کند و علائم زوال در ابتدا در کل تاج درخت خفیف است. قارچ های منتقله از خاک که باعث این بیماری می شوند به ریشه ها حمله و آن ها را زخمی می کنند و باعث پوسیدگی ریشه های بزرگتر می شوند .
هنگامی که این پوسیدگی به تمام ریشه های اصلی رسید، درختان ممکن است به طور ناگهانی از بین برود . این علائم ممکن است شبیه علائم ناشی از زوال سریع تریستزا باشد. همچنین اغلب ضایعاتی در قاعده تنه وجود دارد که می تواند شبیه ضایعات پوسیدگی طوقه Phytophthora باشد.
این بیماری توسط چندین گونه از قارچ بازیدیومیست آرمیلاریا (Syn. Clitocybe) ایجاد می شود. قارچ ممکن است بازیدیوکارپ را در قاعده تنه ایجاد کند که برای تشخیص بیماری است. این پاتوژن بازیدیوسپورهایی تولید می کند که در هوا هستند و متعاقباً ریشه ها یا شاخه های در معرض سطح خاک را آلوده می کنند. با این حال، بیشتر شیوع بیماری از درختی به درخت دیگر توسط ریزومورف هایی است که روی ریشه های پوسیده تولید می شوند. بنابراین، درختان آسیب دیده اغلب یک مجموعه ای در یک ناحیه از باغ تشکیل می دهند که مشخصه بیماری است. بخش های سفید میسلیوم تولید شده در زیر پوست روی ریشه های پوسیده، تشخیصی این بیماری هستند.
معمولاً تا زمانی که بیماری در سیستم ریشه و تنه به خوبی تثبیت نشده باشد، علائم روی زمین دیده نمی شود. هنگامی که بخش عمده ای از سیستم ریشه آلوده می شود، آلودگی ریشه باعث زوال آهسته می شود که کل تاج پوشش را در بر می گیرد. در ابتدا ممکن است پژمردگی برگ ها و شاخه ها مشاهده شود که به سمت مرگ اندام های اصلی پیش می رود و در نهایت مرگ کل درخت بسته به نسبت سیستم ریشه که آلوده شده است.
ریشه های آلوده کمی اسفنجی هستند. هنگامی که پوست پوسیده پوست کنده میشود، میسلیومهای سفید مشخصه روی چوب رشد میکنند. ریشه های تازه آلوده بوی قارچ قوی دارند.
چوب ریشه های آلوده توسط قارچ پوسیده می شود و یا سفید و پودری یا مرطوب و ژله مانند با نوارهای سیاه می شود. رشتههای بند بند سیاه به نام ریزومورفها میتوانند روی سطح ریشه ایجاد شوند، تا حدی در پوست فرو رفته یا گاهی اوقات ممکن است روی سطح ریشه ها جلوتر از ناحیه آلوده یا در خاک اطراف رشد می کنند.
خوشههایی از قارچها (قارچ کلاهک دار که از خاک می روید) از ریشههای آلوده در پایه درخت در شرایط مرطوب در پاییز رشد میکنند. این قارچ ها در سطح بالایی قهوه ای یا عسلی رنگ در و در قسمت زیرین کرم مایل به سفید هستند. هاگ های متعددی توسط این قارچ ها تولید می شود که ممکن است به عنوان گرد و سفید روی علف های هرز و خاک مجاور دیده شود.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بروز این بیماری در فصول غیرمعمول مرطوب (پاییز) به دلیل افزایش فعالیت قارچ بیشتر است. این بیماری در خاک های شنی یا سبک تر شدیدتر است. درختان مرکبات در اثر خشکسالی یا سایر عوامل تنش ضعیف شده ممکن است نسبت به عفونت آرمیلاریا آسیب پذیرتر است.
زمین باید قبل از کاشت درختان مرکبات جدید از کنده ها و ریشه ها، از پوشش گیاهی بومی یا باغ های قدیمی پاک شود تا میزان تلقیح در خاک کاهش یابد. مشخص شده است که بولدوزر و به دنبال آن شکاف عمیق موثرتر است.
عموما راه مقابله موثری برای این بیماری معرفی نشده است. روش های مقابله بیشتر به صورت حذف درختان و کاهش توسعه بیماری می باشد. روش های مقابله شیمیایی بیشتر به صورت محدود و موردی توصیه شده اند.
درختان آسیب دیده را می توان با ترانشه های عمیق جدا کرد تا خطر ابتلا به آن کاهش یابد عفونت بین درختان پخش می شود، اما این یک گزینه عملی در یک باغ تجاری نیست. اگر در مراحل اولیه عفونت با هرس کردن شاخه های آویزان کم ارتفاع و حذف خاک از اطراف لب به لب درمان شود، عمر پربار درخت را می توان افزایش داد. ریشه های ساختاری را در معرض نور خورشید و هوا قرار دهید. ریشه ها و پوست بیمار باید قطع شود و سطوح بریده شده با رنگ پلاستیکی بر پایه آب خشک شونده سریع درمان شود.
بخور خاک استفاده شده است، اما تنها در جایی موثر است که بتوان به عمق نفوذ کرد. در مواردی که شیوع عفونت زیاد است، موثرترین راه حل دراز مدت این است که همه درختان، از جمله تمام کنده ها و ریشه های بزرگ را حذف کنید و قبل از کاشت مجدد، منطقه را برای حداقل یک سال آیش بگذارید.
در مواردی استفاده از قارچکش آبیاری با قارچکش های مسی برای مقابله با این بیماری توصیه شده است که می باید بیشتر مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.