Peach Leaf Curl
Tophrina deformans
این بیماری قارچی بوده (از خانواده آسکومیست ها) و در سواحل دریای خزر، خراسان، آذربایجان، اصفهان و زنجان و سایر مناطق هلوکاری رایج می باشد.
این بیماری در مناطق گرم و خشک کم اهمیت است.
هلو، بادام، شلیل و زردآلو به این بیماری حساس می باشند.
قارچ عامل این بیماری زمستان به صورت میسیلیوم روی شاخه ها و بدون اینکه داخل بافت شود به سر می برند.
در بهار همزمان با بارندگی های فصلی (کنیدی ها و جوانه های قارچی) توسط میسیلیوم روی برگ ها ی جوان تشکیل می شود. در بهار های پر باران آلودگی و شیوع بیماری شدت دارد.
وقتی که عامل قارچ مدتی در برگ گسترش یافت در بین بافت اپیدرم و کوتیکول، لایه قارچ متراکم و سفیدی میمنیوم تشکیل می دهد که در آن آسک و در داخل آسک، آسکوسپور ایجاد می گردد.
بطوری در مناطقی که فصل بهار در آنجا شبنم و بارندگی کم و هوا نسبتا گرم باشد، عموما شرایط برای شیوع بیماری پیچیدگی برگ هلو نامساعد است.
در اوایل رشد جوانه ها چنانچه هوا سرد و مرطوب باشد، بیماری لب شتری هلو گسترش می یابد.
معمولا دو هفته بعد از ظاهر شدن برگ ها و جوانه ها، نشانه های برگی ظاهر می شود.
قارچ ها در بین سول های برگ قرار می گیرند و آن ها را تحریک به تقسیم و رشد بیشتر از حد طبیعی می کنند، که موجب تورم و از بین رفتن برگ می شوند.
رنگدانه های قرمز در سلول های از بین رفته بوجود می آید. در سلول های تجزیه شده در داخل کوتیکول برگ های آلوده ساختار کیسه مانند و بزرگ به نام آسک را بوجود می آورند که اسپور های جنسی را به نام اسکوسپور ایجاد می کنند ( شامل اسپور های جنسی است) و برگ به رنگ سفید مایل به خاکستری- پودری- و مخملی مانند ظاهر می شود. آسکوسپور ها در هوا آزاد می شوند و به بافت جدید منتقل می شوند.
استفاده از قارچ کش ها بعد از ریزش برگ ها در پاییز توصیه می شود.
علائم این بیماری در تمام اندام هوایی گیاه قابل مشاهده است. درختان جوان به این بیماری قارچی حساس ترند.
در برگ چون عامل ایجاد این بیماری روی پهنک برگ قرار می گیرد و روی رگبرگ اصلی تغییری ایجاد نمی کند، تورم و برآمدگی با یک شیار طولی رگبرگ اصلی، از یکدیگر جدا می شوند و رگبرگ های فرعی نیز شیار هایی در هر طرف ایجاد می کنند که شبیه به لب شتر می شود. به همین علت این بیماری قارچی را بیماری لب شتری هلو نیز می نامند.
با رشد میسیلیوم در بین سلول های گیاه میزبان، ایجاد تورم در برگ صورت می گیرد و برگ از حالت طبیعی خود خارج می شود و همچنین موجب تغییر رنگ آن نیز می شود. ابتدا رنگ برگ سبز روشن و سپس صورتی رنگ می گردد.
هرچه شیوع و شروع این بیماری در مراحل اولیه تشکیل میوه شدیدتر باشد، ریزش غیر طبیعی میوه ها نیز بیشتر می شود.
روی میوه های بزرگتر، قسمت های تغییر رنگ یافته و چروکیده ظاهر می شود.
مقابله با این بیماری در زمان رشد درخت، سخت و کنترل آن مشکل می باشد. برای کاهش خسارت این بیماری و حفظ محصول درخت هلو و شلیل، کاربرد انواع کود تقویتی برای افزایش مقاومت به این بیماری بسیار مفید است.
بیماری لب شتری درختان هلو و شلیل در شرایط آب و هوای مرطوب و بارانی فصل بهار، تشدید می شود.
کنترل این بیماری با استفاده از قارچ کش ها، پس از ظاهر شدن بیماری در برگ های درختان هلو و شلیل کمی سخت می باشد.
بیشتر تاکید بر کنترل بیماری با استفاده از قارچ کش های مناسب در دوره خواب زمستانه درختان و قبل از متورم شدن جوانه ها می باشد.
در پاییز پس از ریزش ۹۰ درصد برگ ها و در اواخر زمستان قبل از باز شدن جوانه ها سمپاشی با قارچ کش های مسی (اکسی کلرور مس به میزان سه کیلو در هزار لیتر آب و یا بردوفیکس به میزان ۱۰ لیتر در هزار لیتر آب) و یا قارچ کش نوردوکس توصیه می شود. طی این دو مرحله سمپاشی می توان از شیوع این بیماری در اوایل بهار تا حدود زیادی پیشگیری نمود. در باغ هایی که خطر بیماری شدید است و آلودگی باغ بالا می باشد، بایستی سمپاشی در هر دو زمان انجام شود.
سمپاشی قارچ کش بردو فیکس پس از ظهور برگ ها در درختان هلو ممکن است گیاه سوزی ایجاد نماید. لذا عموما بعد از باز شدن جوانه ها و ظاهر شدن برگ ها از قارچ کش های مسی استفاده نمی شود.
در فصل بهار با شروع برگ دهی درختان هلو و شلیل و با شروع و شیوع این بیماری می توان از قارچ کش های کاپتان (به میزان سه کیلو در هر هزار لیتر آب ) و یا قارچ کش رورال تی اس (به میزان یک کیلو در هر هزار لیتر آب ) طی سه مرحله و به فاصله بیست روز، برای مقابله و کنترل این بیماری استفاده نمود.
توصیه می شود انواع میوه های هسته دار را انتخاب کنید که حساسیت کمتری به قارچ دارند.
توصیه می شود خاک خود را با کودهای آلی آهسته رهش و تهویه کننده خاک و همچنین رژیم های آبیاری منظم تغذیه کنید تا از سالم بودن و بهبودی آن از آلودگی اطمینان حاصل کنید.
برگ دهی درختان میوه آلو، هلو و شلیل پس از گلدهی می باشد و با تشکیل میوه، برگ ها به تدریج ظاهر می گردند . برگ ها با تولید مواد فتوسنتزی، نیاز غذایی میوه های در حال رشد را تامین می کنند (شواهد این بیماری در برگ ها مشخص تر و کامل تر از میوه ها و شاخه ها می باشد. نشانه های بیماری در میوه ها به ندرت و گاها مشاهده می شود).
اگر در فصل بهار هوا به مدت زیادی ابری باشد و سرمای بهاره شدید باشد، فعالیت فتوسنتزی کمتر و عامل قارچی شدیدتر می شود. در نتیجه مواد غذایی کمتری به میوه های تشکیل شده می رسد و باغداران با ریزش غیر طبیعی میوه ها مواجه می شوند.
بعد از فصل رشد اسپورها توسط باد و یا باران شسته می شوند و در شکاف پوسته های درخت و شاخه ها جای می گیرند و فصل سرما را به صورت خواب در همین جوانه ها می گذرانند و با مساعد شدن شرایط هوایی در فصل بهار با باز شدن شکوفه ها و نزول باران های بهاری، آن ها نیز جوانه می زنند. اسپور های آن ها با باد و باران روی برگ ها و یا جوانه های دیگر منتقل می شوند.
اگر بارندگی در بهار اتفاق نیفتد، اسپور ها در همان بخش به صورت غیر فعال و مقدار بسیار ناچیز باقی می مانند و هیچ آلودگی ایجاد نمی کنند.
اسپور ها می توانند سال ها در همان بخش غیر فعال باقی بمانند تا شرایط برای رشد و فعالیت آن ها مساعد شود.
این بیماری درخت را از بین نمی برد، اما موجب کاهش سلامتی، رشد و عملکرد درخت می شود.
اگر تنها چند برگ درخت دچار این بیماری شود، بایستی آن را بدون سمپاشی حذف نمود.
این قارچ با حمله به میوه های کوچک، آن ها را به شکل پفکی، چروکیده و کرم رنگ در آورده و در ادامه ریزش می کنند. خسارت مستقیم بیماری روی میوه ها کمتر دیده می شود. خسارت این بیماری روی میوه عموما به صورت غیر مستقیم و با کاهش سطح فتوسنتز کننده برگ ایجاد می شود.